کراماتی از سید مرتضی میراحمدی اورازانی بخش 3
رهبر ما یک سید عالیقدر خواهد بود !
اواخر جنگ تحمیلی بود که خبر شدت یافتن دوباره ی ناراحتی
قلبی ولی امر مسلمین جهان خضرت امام خمینی رحمت الله
علیه تمامی عاشقان و علاقمندان ایشان را اعم از مردم و
مسئوولین دل نگران ساخته وموجبات تشویش اذهان عمومی را
فراهم آورده بود. بنابراین طبق سفارش بعضی از مسئوولین قرار
شده بود که تعدادی از افراد به سمت شهر ها و روستاها
گسیل شده و موضوع جانشینی و نیابت آقای منتظری را که آن
روز ها بعنوان قائم مقام رهبری مطرح شده بودند به مردم ابلاغ
نمایند تا شاید قدری از تالمات روحی ودل نگرانی های مردم
مشتاق و محبان عاشق روح خدا کاسته شود .از قضا من هم به
اتفاق تعداد دیگری از خطبا و روحانیون منطقه ی ساوجبلاغ
ماموریت داشتیم تا با مردم طالقان و ساوجبلاغ به گفت و گو
بپردازیم . به همین خاط ما طی روزهای گوناگون هفته تقربا به
اکثر روستاها رفته بودیم و از اینک نوبت به روستای اوراران
رسیده بود تا مجال صحبتی با آنان داشته باشیم وقتی به
روستا رسیدیم و موضوع حضورمان را اطلاع دادیم ناگهان سیدی
نورانی از میان جمعیت برخاست و با نگاهی نافذ و فریادی بلند
خطاب به من و دیگر دوستان همراه گفت : رهبر ما پس از امام
یک سید عالیقدر و محبوب القلوب خواهد بود نه کسی که قصد
تبلیغ و معرفی اورا دارید . و بعد هم به ما اجازه ی تبلیغ را
ندادند فلذا ما از اورازان خارج شدیم راستش را بخواهید من و
دیگر دوستانم آن روز ها فکر می کردیم شاید اورازانی ها که
همگی الز سلسله ی جلیله ی ساداتند براساس تعصب
خانوادگی وعلاقه مندی به سادات این حرف را می زنند اما پس
از رحلت امام (ره) و انتخاب بحق و به جای فرزند بزرگوار حضرت
زهرا یعنی حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای دامت
برکاته به نیابت و قائم مقامی امام راحل تازه متوجه شدیم که
سید مرتضی براساس دید عارفانه ی خویش و کرامت آینده
نگرانه ی خود در آیینه ی ضمیر پاک و غیب نمای قلب مطهرش
تصویر زعامت و ولایت مقام معظم رهبری را می دیدند ودر
حقیقت با چشم سر از آینده خبر می دادند درحالی که ما با
چشم ظاهر بین و دیده ی سر به امور نگاه می کردیم .
برگرفته از کتاب خورشید اورازان